مالیات، کلیدواژه‌ای مهجور در ایران و ملموس در کشورهای توسعه‌یافته.

مالیات در کشورهای توسعه‌یافته مهمترین منبع درآمد دولت‌هاست. شاید مهم‌تر از آن، مالیات مهم‌ترین عامل در تقویت زیرساخت‌های اجتماعی به نفع طبقه مستمند است. در حالی که مالیات تصاعدی به عنوان یکی از مهترین انواع مالیات جهت مقابله با نابرابری‌های اقتصادی، نقش به‌سزایی در سیستم‌های مالیاتی دارد.

مالیات تصاعدی

بحث توزیع درآمد به دو دلیل برای سیاستمداران مهم است:
1- توزیع درآمد از مهم‌ترین ابعاد مفهوم عدالت است.
2- این توزیع متعادل بر سایر متغیرهای کلان اقتصادی مانند رشد تاثیر به‌سزایی دارد.

با توجه به قرارگیری درآمدهای مالیاتی در صدر درآمدهای کشورهای توسعه‌‌یافته، این کشورهای مجبورند برای افزایش درآمدهای خود توجه ویژه‌ای به رونق فضای کسب‌وکار نمایند چرا که با افزایش فعالیت‌های اقتصادی میزان مالیات تحقق‌یافته دولت و به تبع آن درآمدهای آن افزایش می‌یابند.

اما در ایران درآمدهای مالیاتی بعد از درآمدهای نفتی قرار دارند. در واقع در طی سال‌های متمادی دولت با کمک درآمدهای بادآورده نفتی توانسته ناکارآمدی‌های خود در بخش‌های مختلف اقتصادی را بپوشاند؛ چیزی که ذیل اصطلاح نفرین منابع تعریف می‌شود. در این فضا توجه به بهینه‌سازی فضای کسب‌وکار و اصلاحات بدنه فرسوده بوروکراسی کشور مغفول مانده‌است. در این ساختار درآمد نفتی تنها ممری برای توزیع رانت برای شخصیت‌ها و ارگان‌های فراقانونی گشته‌است!

بنابراین پرداختن به بحث مالیات و مالیات‌ستانی در کشور مستلزم برسی‌هایی بنیادی‌ست تا بتوان علت ناتوانی‌های دولت در ایجاد برابری‌های اقتصادی را دقیق‌تر برسی کرد. از سمتی شاید بتوان با کمک مفهوم مالیات تصاعدی یا پلکانی، نگاهی ظریف‌تر به این بنای فرسوده داشته باشیم.

 

مالیات تصاعدی چیست؟

یکی از مهترین انواع مالیات، مالیات تصاعدی است. در این نوع، نرخ مالیات بالاتری برای افراد با درآمد یا ثروت بالاتر در نظر گرفته می‌شود. در این حالت اشخاص در دهک‌های مختلف براساس درآمد قرار گرفته و نرخ مالیات با رشد درآمد پیشروی می‌کند.
در مالیات ثابت برخلاف مالیات تصاعدی یک نرخ ثابت برای همه‌ی اقشار در نظر گرفته می‌شود. در واقع در این حالت افراد فقیر علی‌رغم پرداخت نرخ مساوی مالیاتی نسبت به ثروتمندان سهم بیشتری از بودجه خود را صرف مالیات می‌کنند. با این توضیح در اجرای سیستم مالیات ثابت، همیشه بیم اعمال فشار بیشتر بر طبقه فقیر وجود دارد.
بنابراین مالیات تصاعدی از این جهت اهمیت دارد که با اجرای اصولی، برخلاف مالیات ثابت می‌تواند وظیفه خود مبنی بر بازتوزیع درآمدها را باز ظرافت هرچه تمام‌تر انجام دهد.

بنكمن ، گریفث و اوکلي از طرفداران ایجاد ساختار تصاعدی مالیات اهداف زیر را برای مالیات تصاعدی برمی‌شمارند- حفظ ثبات اقتصادي و رونق فعالیت‌هاي کسب و کار
– متناسب بودن مالیات ها با مزایاي کسب شده
– کاهش نابرابري اقتصادي
– کاهش مطلوبیت پول.

 

گالوین و بیتكر (1969) در حمایت از ساختار تصاعدی مالیات بیان کرده‌اند.:
– مالیات بر ارزش افزوده و سایر اقسام مالیات غیر مستقیم، تنازلي هستند. در حالي که مالیات بر درآمد تصاعدي ميتواند باعث خنثي‌شدن آثار سوء توزیعي مالیات‌هاي اشاره‌شده شود.
– وقتي درآمد شخص افزایش مي‌یابد، امنیت اقتصادی او با سرعتي بیش از سرعت افزایش درآمدش زیاد مي‌شود.
– نرخ‌های تصاعدی مالیات، ابزاري براي کاهش نابرابری اقتصادی هستند و به خوبی با سرمایه‌داری مردم‌سالارانه سازگاری دارند.
– مزایای مخارج حكومتی به شكل تصاعدی با درآمد و ثروت فرد افزایش می‌یابد.
البته این همه‌ی ماجرا نیست و موانعی در راستای پیاده‌سازی این نوع از مالیات وجود دارد.
بنكمن و گریفث (1987) دو انتقاد مهم در این راستا مطرح کردند:
اول آن‌که نیروی کار با مراجعه به بازار کار در واقع زمان اوقات فراغت خود را به کار اختصاص می‌دهد. در این حالت فرد با کارکردن و کسب درآمد، مطلوبیت بیشتری از زمان خود کسب خواهد کرد. تا زمانی که مطلوبیت درآمد کسب‌شده بیشتر از مطلوبیت زمان اوقات‌فراغت بدون کار کردن باشد، فرد به کار ادامه داده و بهره‌وری بالاتری دارد. اعمال مالیات بر درآمد باعث می‌شود فرد به مرور مطلوبیت کمتری از افزایش ساعت کار خود کسب کند و با کاهش زمان کار، عرضه نیروی کار و همچنین بهره‌وری کاهش پیدا کند.
بحث دیگر آن که برای اجرای این ساختار نیاز به هزینه‌های بیشتر اجرایی داریم تا اولا با ایجاد بانک اطلاعاتی شفاف دهک‌ها را به صورت بهینه جدا کنیم و همچنین ساختاری متقن برای جمع‌آوری مالیات شکل دهیم.

در نهایت برای اصلاح فرآیندهای کسب درآمد دولت و رهایی اقتصاد از نفرین نفت، توجه به سازوکارهای مالیاتی اجتناب‌ناپذیر است. در این راستا اجرای اصولی مالیات‌های تصاعدی نیز می¬تواند به بازتوزیع ثروت، کاهش نابرابری‌های اقتصادی و کاهش فقر بیانجامد.

 

علیرضا دوستی، دانشجوی کارشناسی اقتصاد

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *