چکیده: همه ی ما برای زندگی به دور از فقر می جنگیم، اما نمی دانیم که فقر حتی اگر برای افراد دیگر، در سرزمین های دیگر نیز اتفاق بیفتد، زندگی همه ی ما در جامعه را با سختی مواجه می کند. در این جستار به علت های فقر و بعد از آن، به راهکار هایی درباره ی رفع آن می پردازیم تا بتوانیم به جامعه ای ایده آل برای آینده برسیم.

 

 

اگر به لغت‌نامه‌ی “دهخدا” نگاهی بیندازیم؛ معنای فقر را این طور می‌خوانیم: پشت شکستن، پشت کسی را شکستن، اندوه، درویشی، نداشتن مایحتاج، نداری و بی چیزی.

شاید برای همین است که در روزهای سخت و اتفاقات ناگوار، از این کنایه استفاده می‌کنیم: پشتم شکست و یا کمرم شکست.

فقر دقیقاً همین وضعیت ناگوار است که پشت انسان را می‌شکند. وضعیتی که در آن، فرد نمی‌تواند نیازهای اولیه خود و خانواده‌اش را رفع کند و در زندگی کردن و زنده ماندن، دچار مشکل می‌شود. اگر بخواهیم وضعیت فقر را دقیق‌تر بررسی کنیم، باید شرایط را با استاندارد‌های زندگی در جهان بسنجیم؛ در این صورت، بسیاری از افراد طبقه‌ی متوسط یک جامعه نیز فقیر شمرده می‌شوند.

زمانی که فقر در جامعه فراگیر می‌شود، در همان ابتدا مشکلات اجتماعی و اقتصادی را پدید می‌آورد. مشاغل کاذب مانند دست فروشی در شهرهای بزرگ، جای مهارت افزایی و کارآفرینی را می‌گیرند. و در همین موقعیت است که به کارگیری کودکان و تکدی‌گری آنها در جامعه، به اوج خود می‌رسد. 1

از بین رفتن ثبات سیاسی و همبستگی اجتماعی، از دیگر مشکلات حاصل از فقر است. در زمان همه گیر شدن فقر، از آنجا که دغدغه‌ی اصلی مردم حل کردن مشکلات مالی و رفع نیازهای اساسی خانواده است، به مسائل سیاسی و رویدادهای اجتماعی کمتر اهمیت می‌دهند. منافع و موارد ملی برایشان در اولویت نیست. در این حال، مردم تنها کار می‌کنند تا گرسنه نمانند، نه اینکه برای پیشرفت کشور خود تلاش کنند.

فقر حتی می تواند مهم ترین لازمه ی زندگی انسان، یعنی “امنیت” را از بین ببرد. افراد فقیر جامعه گاهی به دلیل نداشتن شرایط برای کار و عدم دریافت درآمد متناسب با فعالیت هایشان، به کج روی و بزهکاری روی می آورند. این اتفاق سبب می شود تا حتی افراد ثروتمند جامعه نیز دچار آسیب شوند و جان و مال خود را در معرض خطر ببینند.

همچنین فقر سلامت روحی و جسمی ملت‌ها را نیز تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. آنها که درگیر فقر و مشکلات مالی هستند، توان استفاده و دسترسی به امکانات بهداشتی و درمان کافی را نداشته و ناامیدی از شرایط موجود، به دردها و فشارهای روانی و جسمی آنها اضافه می‌کند. در نتیجه‌ی تمام این‌ها، کارایی انسان به شدت دچار افت می‌شود و به واسطه افت کارایی و نداشتن امکانات کافی، متوسط طول عمر نیز کاهش می‌یابد.

از دیگر معضلات فقر، بیماری‌های اجتماعی و فساد است که جامعه را در معرض سقوط قرار می‌دهد. آسیب پذیرترین قشر در این موضوع، زنان و دختران هستند.

باید در نظر داشت که فقر تنها بر روی چند خانواده‌ی محدود اثر نمی‌گذارد و می‌تواند تمام جامعه و بعد از آن، تمام جهان را تحت تأثیر خود قرار دهد.

اما برای رهایی از فقر، در ابتدا باید دلایل وجود این وضعیت را بررسی کرد. دیدگاه های فلسفی و جامعه شناسی، در این باره دلایل مختلفی را بیان می کنند.

برای مثال:

  • در دیدگاه سوسیالیست ها، فقر ناشی از توزیع نادرست سرمایه‌ای است که به نفع ثروتمندان انجام شده است.
  • مارکسیست ها، ریشه‌ی فقر را نابرابری طبقاتی در جوامع می‌دانند و راه حل را در تغییر این ساختار می‌بینند.
  • اما در نگاه نئولیبرال ها، علت فقر متفاوت است. آن ها مالکیت انحصاری دولت و تمرکز بازار های آزاد را از مهم ترین عوامل فقر می‌دانند.

جدا از دیدگاه ها، اگر بخواهیم دلایل مهم فقر را به صورت موردی بررسی کنیم به دو نکته‌ی حیاتی می‌رسیم:2

  • عدم رشد اقتصادی، از ریشه های اصلی فقر است. در جوامعی که نظام سنتی روابط ملکی، همچنان وجود دارد، و تولید در آن نقشی ندارد، رشد اقتصادی اتفاق نمی‌افتد. در نتیجه بیکاری افزایش می‌یابد و دولت ها از فروش منابع اصلی خود برای درآمد و رفع مشکل استفاده می‌کنند و بدین ترتیب با افزایش بیکاری و نبود شغل، و با فروش منابع و عدم توزیع برابر درآمد حاصل از این اتفاق، افزایش فقر اتفاق می‌افتد.
  • توزیع ناعادلانه و نابرابر درآمدها از دیگر علت های فقر است. درآمد هنگفت عده ای قلیل و توزیع ناعادلانه‌ی ثروت و به پیروی از آن، درآمد اندک اکثریت، رشد اقتصاد و امکانات سرمایه‌گذار را محدود می‌کند و همه‌ی افراد نمی‌توانند در سرمایه گذاری و پیش‌برد تولید، سهم و نقش داشته باشند.

همچنین درآمد های آن عده‌ی محدود، تقریبا همیشه صرف کالاهای تجملی می‌شود و یا در خارج از کشور خرج می‌شود که خود این موضوع به تنهایی می‌تواند منجر به رشد فقر شود.

پس از بررسی مهم‌ترین عوامل افزایش فقر، باید دید چگونه می‌توان از فقر رهایی یافت و آزاد شد.

  • اولین کاری که در این باره باید انجام شود، تعصب زدایی است. گونار میردال 3  در کتاب “طرحی برای مبارزه با فقر جهانی” درباره ی تعصب چنین می‌نویسد:

“این حقیقت را که مفاهیم از واقعیت ها، ایدئولوژی ها و نظریه ها، تحت تأثیر منافع گروه مسلط و حاکم جوامع شکل می‌گیرند و مطابق با این منافع، از حقایق منحرف می‌گردند، می توان به خوبی مشاهده کرد و در واقع با توجه به تاریخ گذشته قبول نمود، ولی ما در فعالیت های فکری، معمولاً ساده لوحانه نسبت به تاثیر های فوق بر روی ذهن خویش، همان طور که مردم در دوره های قبل تاریخ نیز کرده‌اند، تجاهل می‌کنیم.”4

در حقیقت مواردی مانند تعصبات قومی، فکری و مذهبی، تبعیض های جنسیتی و نژادی، خود از مواردی هستند که می‌توانند سبب فقر شوند، چرا که جلوی کار، رشد و تلاش را می‌گیرند.

پس در مرحله‌ی اول، باید تعصبات موجود در جامعه، شهر، خانواده و خودِ افراد را پیدا کرد و در پی حذف آن بود.

معلمان، انجمن های مردم نهاد، هنرمندان و فعالان رسانه ای و حتی دیگر افراد جامعه می‌توانند به کمک آگاهی‌بخشی، برای رفع این تعصبات، گام های بلندی را بردارند.

  • یکی دیگر از راه های کاهش فقر، شناختن فرهنگ های متفاوت در جوامع و حفظ آن هاست. یکی از تفاوت های کشور های پیشرفته با دیگر کشور‌ها خصوصاً کشور های آسیایی، این است که نهاد های سیاسی و اجتماعی پیش از انقلاب صنعتی، مستقل و کاملا یکپارچه بودند و فرهنگ ها نیز با یکدیگر تشابه داشتند. اما در دیگر جوامع چنین اتفاقی رخ نداده است.

کشور هایی مانند ایران، افغانستان، ترکیه و به طور کلی کشور های آسیایی، فرهنگ های مختلفی، هم در درون کشور خود و هم با یکدیگر دارند. این تفاوت فرهنگ و عقاید، شرایط اقتصادی و سیاسی متفاوتی را نیز می‌طلبد.

در همان ابتدا باید این تفاوت ها را پذیرفت و آن ها را شناخت و در نهایت در پی استفاده و شناسایی فرصت ها بود تا کارآفرینی و تولید، با توجه به هر فرهنگ و نیاز خاص، به سرانجام برسد و رشد اقتصادی را افزایش دهد.

  • مسئله ی بعدی این است که اگر نابرابری کاهش یابد، فقر از بین خواهد رفت. گونار میردال در این باره می گوید:

“مسئله ی نابرابری در مرکز مسائل توسعه ی کشور های عقب مانده قرار دارد. نابرابری در این کشور‌ها به تمام روابط اجتماعی و اقتصادی، مربوط می‌شود.

بنابراین، مسئله‌ی نابرابری در هر گونه اتخاذ سیاسی، مانند مددکاری اجتماعی، سیاست های کشاورزی، اصلاح آموزش و پرورش و مالیات بندی از عوامل اصلی است.” 5

به این ترتیب باید توجه کنیم که نابرابری، تنها به مسائل اقتصادی جامعه مربوط نمی‌شود؛ نابرابری به چندین شکل خود را نشان می‌دهد و برای حل هر کدام، باید مسیر تفاوتی را پیش گرفت.

نابرابری در درآمد را می توان به کمک اصلاح نظام مالیاتی بهبود بخشید. پرداخت مالیات متناسب با درآمد افراد و سیستم نظارتی دقیق بر پرداخت‌ها، می‌تواند گام بزرگی در راستای تعدیل درآمد‌ها باشد.

در آخرین گزارشی که موسسه‌ی آکسفام6 در سال 2023 منتشر کرد: جمعیت یک درصدی ثروتمندان دو برابر مابقی جمعیت جهان در دو سال گذشته ثروت اندوزی کردند.7

حال اگر این یک درصد ثروتمند جهان، تنها بخش کوچکی از ثروت خود را به صورت ساماندهی شده در اختیار گروه فقیران جامعه، قرار دهند؛ جمعیت فقرا می‌تواند به صفر برسد.

نابرابری اجتماعی را که در آن، افراد امکان دست‌یابی به امکانات کافی، مانند بهداشت همگانی، آب و غذای سالم، آموزش و… را ندارند؛ می توان با کمک فعالیت انجمن های مردم نهاد و سازماندهی کمک های مردمی بهبود داد و شرایط را به سمتی پیش برد که افراد بتوانند فارغ از وضعیت مالی به تمامی امکانات اجتماعی دست پیدا کرده و رشد کنند‌.

  • بالا بردن کیفیت آموزش و پرورش از دیگر مواردی است که می‌تواند باعث کاهش فقر در جوامع شود.

با وجود داشتن آموزش و پرورش توانمند و ایجاد خلاقیت و فراهم آوردن زمینه‌ی رشد و توسعه برای افراد، دانش آموزان پس از تحصیل می‌توانند متناسب با ظرفیت های خود، فعالیت شغلی و اقتصادی خود را آغاز کنند. 8

هم چنین آگاهی رساندن به کودکان و نوجوانان در خصوص نابرابری و تلاش در جهت حذف آن، می‌تواند به رشد جوامع، کمک ویژه‌ای کند.

در نهایت باید گفت، فقر می تواند همچون بیماری همه‌گیر، زندگی تمام افراد را در جهان، تحت تاثیر خود قرار دهد. و این یعنی، حتی کشور های توسعه یافته نیز با وجود جهانی شدن فقر، نمی‌توانند از معضلات آن رهایی یابند.

پس تاثیر فقر تنها به یک گروه و یا کشور های خاص محدود نمی‌شود. اگر دولت ها و مردم بتوانند در جهت رفع این بیماری تلاش کنند و راهبرد های مناسب را پیش بگیرند، می‌توان در آینده شاهد کاهش میزان فقر در جهان بود که در این صورت می توان، جهانی ایده آل را برای آیندگان ترسیم کرد.


پاورقی

  1. علی حسن زاده، بررسی عوامل موثر بر فقر( مطالعه‌ی موردی ایران)، فصلنامه‌ی پژوهش های اقتصادی، 1395
  2. ویراسته جک راچ و جانت راچ، جامعه شناسی فقر، امیرکبیر، 1354
  3. گونار میردال (Gunnar Myrdal) اقتصاددان،جامعه‌شناسو سیاستمدار اهل سوئد بود که در سال ۱۹۷۴ به همراه فریدریش آوگوست فون هایک اقتصاددان اتریشی موفق به دریافت جایزه نوبل در اقتصاد شد.
  4. گونار میردال، طرحی برای مبارزه با فقر جهانی، امیرکبیر، 1354
  5. گونار میردال، طرحی برای مبارزه با فقر جهانی، امیرکبیر، 1354
  6. آکسفام(Oxfam) نام یکی از بزرگ‌ترینسازمان‌های بین‌المللی امدادرسانی برای ریشه‌کن کردن فقر، گرسنگی و بی‌عدالتی، متشکل از ۱۵ سازمان در ۹۸ کشور، است. مؤسسه آکسفام در سال ۱۹۴۲ در دانشگاه آکسفورد در قالب یک کمیته امدادرسانی برای مبارزه با قحطی توسط فعالان اجتماعی و دانشگاهیان آکسفورد تأسیس شد.
  7. آکسفام آمریکا (مقاله منتشر شده 2023)
  8. تأثیر آموزش بر کاهش فقر (مقالات / بنیاد حرکت انسانی / 1402

عنوان جستار:

رهایی از فقر

نویسنده:
زینب غلامی
آموزگاه و نویسنده
دانشجوی ارشد مدیریت آموزشی
ZEYNAB.GHOLAMI80880@GMAIL.COM

تهیه شده در:
بنیاد حرکت انسانی

 

2 نظرات

    • سلام و ارادت و تبریک سال نو

      قبل از هرچیز از توجه و دغدغه‌مندی‌تون خیلی خیلی ممنونیم و نظر و انتقاد شما نشون می‌ده که هم به مطالب سایت ما و هم به مسئله‌ی فقر اهمیت می‌دین.

      توضیحی که خدمت شما تقدیم می‌کنیم اینه که؛ فرمایش شما جای تامل و بررسی داره و می‌شه گفت از جهاتی درست هم هست. از طرفی دلایل و مسائلی که منجر به فقر می‌شن جدید نیستن و ریشه‌ها معمولا از دوره‌های قبل در فرهنگ و اقتصاد مردم وجود داشتن و نیاز به روایت و بررسی دارن. در واقع چرخه‌ی فقر تاریخی طولانی داره و برای شکستنش باید گذشته رو هم بررسی کرد.

      تذکر شما رو غنیمت می‌دونیم چرا که نشون می‌ده شما هم در این زمینه تجربه و تخصصی دارین که خوشحال میشم از همراهی ارزشمندتون بهره‌مند بشیم و در صورتی که مقاله، پژوهش یا مطلبی دارین در اختیارمون بذارین تا با مخاطبین به اشتراک بذاریم.

      ممنونیم که اهل حرکت انسانی هستید، به داشتن دوستانی چون شما، دلگرمیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *