تعریف ضریب جینی
ضریبجینی یا «شاخصجینی» (Gini index)معیار اندازهگیری توزیع درآمد (یا ثروت) در یک جمعیت است. که اولینبار توسط آماردان ایتالیایی«کورادو جینی» (Corrado Gini)در سال ۱۹۱۲ میلادی ارائه شده است. این ضریب همچنان بهعنوان یکی از شناختهشدهترین شاخصهای نابرابری در بین بیش از ۵۰ شاخص به شمار میآید.
به طورمعمول، از این شاخص برای سنجش نابرابری اقتصادی استفاده میشود. این شاخص، توزیع درآمد یا به عبارتی توزیع ثروت را در میان یک جمعیت بررسی میکند. ضریبجینی، اعدادی بین صفر تا یک را به خود میگیرد که صفر (یا ۰٪) نشاندهنده برابری کامل و ۱ (یا ۱۰۰٪) نشاندهنده نابرابری مطلق است. طبق دادههای بانک جهانی، بین سالهای ۱۹۸۱ تا ۲۰۱۳ میلادی، ضریبجینی بصورت جهانی بین ۰/۳ تا ۰/۶ بوده است.
نکتهی مهم در مورد ضریبجینی این است که برخی گمان میکنند کاهش این ضریب و نزدیکتر شدن آن به صفر به معنی کاهش فقر در جامعه است، اما چنین نیست، بلکه ضریبجینی تنها گویای میزان اختلاف طبقات جامعه از نظر درآمدی بوده و کاهش آن لزوما به معنی کاهش فقر نیست. به بیان سادهتر ممکن است همراه با فقیرتر شدن جامعه ضریبجینی کاهش یابد و اصطلاحا مردم در فقر با هم برابرتر شوند!
همچنین ممکن است نحوه توزیع درآمد بین دهکها و اقشار مختلف جامعه تغییر کند، اما ضریبجینی تغییر نکند. از آنجایی که ضریبجینی از طریق یک محاسبهی هندسی به دست میآید، این امکان وجود دارد که موقعیت دهکها و خانوار به شکلی جابهجا شود که تغییری در عدد ضریب دیده نشود.(در پایان مقاله نحوهی محاسبهی ضریبجینی و مثال برای آن، آورده شده است)
ضریبجینی بالا، خوب است یا ضریبجینیِ پایین؟
ضریبجینی صفر به معنای توزیع برابر درآمد است، در حالی که عدد نزدیک به یک، نشان دهندهی نابرابری بیشتر است. هر چه ضریبجینی کمتر باشد، گفته می شود جامعه برابرتر است.
گزارش اخیر سازمان ملل، نشان میدهد که اکثریت قریب به اتفاق مردم در سراسر جهان در کشورهایی زندگی میکنند که نابرابری درآمدی در آنها روزبهروز بیشتر میشود. ثروتمندترین ساکنان، سهم فزایندهای از کل ثروت دارند، در حالی که فقیرترین ساکنین در این کشورها، سهم کمتری از ثروت، به دست آوردهاند.
نابرابری فقط برای کسانی که سطح درآمد پایینتری دارند مشکل نیست بلکه این نابرابری منجر به کاهش رشد اقتصادی برای کل کشور میشود. با وجود این که هیچ کشوری، جامعه یا بستر توزیع درآمد کاملاً برابری ندارد، اما برخی از کشورها بهعنوان داشتن شکاف وسیعی بین ثروتمندترین و فقیرترین ساکنان خود، برجسته هستند. شاخصترین آنها، کشور آفریقایی «نامیبیا» است که تا حدی به دلیل نرخ بیکاری بیش از ۲۰ درصد، از نابرابری درآمد بالایی برخوردار است.
شاخصجینی مناسب چیست؟
همانطور که اشاره شد شاخصجینی«صفر» نشان دهنده برابری کامل است، در حالی که شاخص «صد» نشان دهنده نابرابری کامل است. شاخصجینی میزان انحراف توزیع درآمد (یا در برخی موارد، هزینه مصرف) بین افراد یا خانوارهای داخل یک اقتصاد را از توزیع کاملاً برابر، اندازهگیری میکند. هنگامی که شاخصجینی بسیار بالا و نزدیک به عدد ۱ باشد، این مطلب دریافت میشود که افراد با درآمد بالا، به صورت نامتناسبی، حجم زیادی از کل درآمد را دریافت میکنند. از شاخصجینی نه تنها در علوم اجتماعی و اقتصادی بلکه در علوم زیستی ، شیمی و فیزیک هم استفاده میشود.
ضریب جینی ۱۰۰ و ۵۰ به چه معناست؟
کشوری که هر ساکنی در آن درآمد یکسانی داشته باشد، دارای ضریبجینی درآمد صفر خواهد بود. برعکس، کشوری که در آن یک ساکن تمام درآمد را به دست آورده، در حالی که بقیه هیچ کسب نکردهاند، دارای ضریبجینی درآمدی برابر با یک یا صددرصد خواهد بود.
ضریبجینی ۵۰ نشان دهندهی تمرکز ۵۰ درصدی در توزیع درآمد یک کشور است. تمرکز ۵۰ درصدی در درآمد یک کشور به چه معناست؟ شاخصجینی ۵۰ میتواند به این معنی باشد که نیمی از مردم تمام درآمد را به اشتراک میگذارند در حالی که نیمی دیگر چیزی دریافت نمیکنند.
اصلا چرا باید نابرابری را اندازه گرفت؟
اندازهگیری نابرابری، اغلب تابعی است که ارزشی را به توزیع خاصی از درآمد نسبت میدهد به گونهای که امکان مقایسه مستقیم و عینی را در میان توزیعهای مختلف فراهم میکند. برای انجام این کار، معیارهای نابرابری باید ویژگیهای خاصی داشته باشند و با توجه به رویدادهای خاص، رفتار خاصی داشته باشند. این اندازهگیری، آمارهای قابل بررسی بهتری را در اختیار اقتصاددانان و کارشناسان قرار میدهد تا در برنامهریزیها و تصمیماتِ تاثیرگذار، لحاظ شوند.
از طرفی یکی از اهداف بزرگ سازمان ملل تا سال ۲۰۳۰، کاهش نابرابری است که تا محاسبه نشود نمیتوان برای کاهش آن هم قدمی برداشت.
اهداف توسعه پایدار سازمان ملل را از اینجا بخوانید.
کشورهایی که بالاترین و پایینترین ضریبجینی را دارند.
آفریقایجنوبی با بررسی ضریبجینی ۶۳.۰ که آخرینبار در سال ۲۰۱۴ اندازهگیری شد، بهعنوان کشوری با کمترین سطح برابری درآمد در جهان رتبهبندی میشود. با اینحال، در سال ۲۰۰۵، ضریبجینی، حتی بالاتر، یعنی ۶۵.۰ بوده است. باید اشاره کنیم که در آفریقایجنوبی، ۱۰ درصد ثروتمندترین افراد، ۷۱ درصد از ثروت را در اختیار دارند، در حالی که ۶۰ درصد از فقیرترین، تنها ۷ درصد از ثروت را در اختیار دارند. علاوه بر این، بیش از نیمی از جمعیت آفریقایجنوبی در فقر زندگی میکنند.
۱۰ کشور برتر با بالاترین ضریبجینی (%) – به گزارش بانک جهانی:
- آفریقای جنوبی – ۲۰۱۴ – ۶۳.۰
- نامیبیا – ۲۰۱۵ – ۵۹.۱
- سورینام – ۱۹۹۹ – ۵۷.۹
- زامبیا – ۲۰۱۵ – ۵۷.۱
- سائوتومه و پرینسیپ – ۲۰۱۷ – ۵۶.۳
- جمهوری آفریقای مرکزی – ۲۰۰۸ – ۵۶.۲
- اسواتینی- ۲۰۱۶ – ۵۴.۶
- موزامبیک – ۲۰۱۴ – ۵۴.۰
- برزیل – ۲۰۱۹ – ۵۳.۴
- بلیز – ۱۹۹۹ – ۵۳.۳
۱۰ کشور برتر با کمترین ضریبجینی (%) – به گزارش بانک جهانی:
- اسلوونی – ۲۰۱۸ – ۲۴.۶
- جمهوری چک – ۲۰۱۸ – ۲۵.۰ (تساوی)
- اسلواکی – ۲۰۱۸ – ۲۵.۰ (تساوی)
- بلاروس – ۲۰۱۹ – ۲۵.۳
- مولداوی – ۲۰۱۸ – ۲۵.۷
- امارات متحده عربی – ۲۰۱۸ – ۲۶.۰
- ایسلند – ۲۰۱۷ – ۲۶.۱
- آذربایجان – ۲۰۰۵ – ۲۶.۶ (تساوی)
- اوکراین – ۲۰۱۹ – ۲۶.۶ (تساوی)
- بلژیک – ۲۰۱۸ – ۲۷.۲
برای تعیین کشورهایی که بیشترین شکاف بین ثروتمندان و فقیرها را دارند، بانک جهانی، دادههای مربوط به ضریبجینی را برای ۲۱۸ کشور با استفاده از اطلاعات جهان بررسی کرد. ضریبجینی در اکثر ۱۱۵ کشوری که دادهها برای آنها وجود دارد کمتر از ۰.۴ است. تنها ۱۰ کشور دارای امتیاز شاخصجینی بیش از ۰.۵ هستند، در حالی که ۲۰ کشور امتیاز زیر ۰.۳ را کسب کردهاند. برای زمینه، ضریبجینی ایالات متحده ۰.۴۱۴ است و ۲۹ کشور در این فهرست دارای امتیاز شاخصجینی ۰.۴۲۰ یا بالاتر هستند.
تقریباً همه کشورهایی که بیشترین شکاف درآمدی دارند در آمریکایجنوبی یا آفریقا قرار دارند. این شکاف به دلایل مختلف، از جمله اثرات ماندگار وضعیت سابق بسیاری از این کشورها به عنوان مستعمرات کشورهای ثروتمند ایجاد شده است. بسیاری از کشورهای موجود در این فهرست توسط سیستمهایی اداره میشوند که به طور ناعادلانه به نفع اکثر شهروندانِ کشورهای در قدرت هستند. این کشورها دارای درآمد نسبتاً پایین و اقتصاد کوچک هستند. اینها فقیرترین کشورهای جهان هستند.
با این حال، نابرابری درآمد تنها به کشورهای کم درآمد اختصاص ندارد. ایالات متحده و سایر کشورهای ثروتمند نیز شکاف نسبتاً گستردهای بین ثروتمندترین و فقیرترین ساکنان دارند و این موضوع در دوران سختی اقتصادی بدتر میشود.
ضریب جینی در ایران
ضریبجینی یا شاخص سنجش توزیع درآمد در ۰.۳۹۳۸ برآورد شده است. بررسیها نشان میدهد این رقم نسبت تمامی سالهای ابتدایی دهه ۹۰ بالاتر است.
بررسی روندها، نشان میدهد ضریبجینی در سال گذشته نسبت به نیمه نخست دهه ۹۰ بالاتر بوده و حدودا در محدودهی رقم سال ۹۶ قرار دارد. این در حالیست که حجم حقیقی اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۶ بالغ بر ۳۰ هزار میلیارد تومان کاهش داشته است. به عبارتی با وجود اینکه توزیع درآمد به طور نسبی در دو سال مذکور وضعیت مشابه دارد، اما این کاهش نابرابری درآمدی بیشتر در برابریِ فقیرتر شدن، بوده است.
کاهش ضریبجینی در سال گذشته بیشتر متأثر از کاهش این شاخص در مناطق شهری بوده و نه تنها در مناطق روستایی ضریبجینی کاهش نداشته بلکه نسبت به سال ۹۹ وضعیت نابربری درآمدی در این مناطق بدتر شده است. میتوان یکی از علل این رخداد را کاهش حجم حقیقی بخش کشاورزی و رشد منفی این بخش در سال ۱۴۰۰ دانست که باعث برهم خوردن توزیع درآمد شده است.
همچنین در گزارش مرکز آمار؛ عنوان شده است که هزینه متوسط یک خانواده شهری در سال گذشته بالغ بر ۹۲ میلیون تومان بوده است که نسبت به سال ۹۹ نزدیک به ۴۹ درصد افزایش داشته، این در حالیست که درآمد خانوار شهری در سال ۱۴۰۰ حدود ۱۱۲ میلیون تومان برآورد شده که نسبت به سال گذشته اش ۵۰.۵ درصد افزایش داشته است. بر این اساس می توان عنوان کرد که رشد درآمد خالص در سال گذشته بیش از رشد هزینهی خالص بوده است. آنچه از آمارها بر میآید، این است که درآمد حقیقی خانوار شهری کشور در سال گذشته هنوز به شکل قابل توجهی پایینتر از سال ۹۶ است.
کاهش ضریبجینی در سال ۱۴۰۰
ضریبجینی در سال ۱۳۹۹ حدود ۰.۴۰۰۶ به ثبت رسیده بود، بر اساس آخرین آمار منتشر شده این ضریب در سال گذشته با کاهشی جزئی به ۰.۳۹۳۸ رسیده است. همانگونه که گفته شد این کاهش لزوما به معنی بهبود فقر در جامعه نبوده و بیانگر کاهش نسبی نابرابری درآمدی در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال گذشتهاش است. بررسیها نشان میدهد با وجود کاهش ضریبجینی در سال گذشته، هنوز این ضریب نسبت به تمامی سالهای ابتدایی دهه تا سال ۹۵ بالاتر است. به نوعی آمارِ میزان نابرابری در سال ۱۴۰۰، نسبت به تغییرات از سال ۱۳۹۶ تخمین زده شده است، با این تفاوت که نسبت به سال ۹۶ از حجم اقتصاد ایران به شکل قابل توجهی، کاسته شده است، آمارها نشان میدهد تولید ناخالص داخلی ایران در سال گذشته نسبت به سال ۹۶ بالغ بر ۳۰ هزار میلیارد تومان کاهش داشته است. به عبارتی میتوان گفت که درست است که شاخص نابرابری سال گذشته و سال مذکور تقریبا برابر است اما درآمد سرانه در ایران به شکل قابل توجهی کاسته شده و برابری مردم بیشتر در کم درآمدی است.
نقاط ضعفِ ضریبجینی:
یکی از اشکالات ضریبجینی این است که تغییرات ساختاری یک جمعیت را در نظر نمیگیرد. چنین تغییراتی میتواند به طور قابل توجهی بر نابرابری اقتصادی در یک جمعیت تأثیر بگذارد. به طور کلی، این وضعیت به این دلیل است که جوانان نسبت به افراد مسنتر درآمد کمتری دارند.
ضریبجینی کاستیهایی دیگری هم دارد. برای مثال، تمام دادههای منحنی لورنز را به عنوان ورودی دریافت میکند و تنها یک عدد را به عنوان خروجی تحویل میدهد. همانطور که در بالا دیدیم، دو کشور با توزیع درآمد متفاوت میتوانند ضریبجینی یکسانی داشته باشند.
در ادامه، برخی از محدودیتهای ضریب Gini را باهم میخوانیم:
فرض کنید که فرد «الف» ۲۴ ساله و دانشجوی پزشکی است و بخاطر وامهای دانشجویی درآمد منفی دارد (مقروض است). حال، فرد «ب» را تصور کنید که به همان اندازه فرد الف درآمد منفی دارد ولی بیکار است و آینده شغلی ندارد. شاخصجینی از آدمها در برهه زمانی تصادفی، از زندگیشان نمونهگیری میکند. یعنی، نمیتواند بین افرادی از جامعه که آینده مالیشان بصورت معقولانهای تامین شده است و آنهایی که آینده شغلی ندارند، تفاوت قائل شود.
نتایج شاخصجینی به شدت تحت تاثیر دادههای پرت قرار میگیرد. عده اندکی که بسیار ثروتمند یا بسیار فقیر هستند میتوانند حتی در یک جامعه آماری بزرگ نتیجه را تا حد قابلتوجهی تغییر دهند.
یکی دیگر از کاستیهای شاخصجینی، برداشت متفاوت از مفهوم درآمد است. درآمد میتواند در سطح خانوار تعریف شود و مقدار آن نسبت به اندازه خانوار یا دیگر مقیاسها تغییر کند یا در سطح فردی تعریف شود و داراییهای مالی یا دستمزد بدست آمده را مورد توجه قرار دهد.
هر تعریفی که از درآمد داشته باشیم، معیار ما برای اندازهگیری آن، متفاوت خواهد بود و بسته به تعریف مدنظرمان، سطح نابرابری درآمدی متفاوت خواهد بود. بنابراین، در محاسبه شاخص Gini رتبه کشورها بسته به در نظر گرفتن نوع درآمد خانوار یا درآمد فردی تغییر میکند.
در اقتصادهایی که بر پایه کشاورزی و معیشتی هستند، ممکن است درآمد غیرپولی هم داشته باشیم. کشورها نیز نظامهای مالیاتی متفاوتی دارند. هر روش جمعآوری مالیات اعم از مالیات تصاعدی (هنگامی که مبلغ مالیاتپذیر افزایش پیدا میکند، این مالیات هم افزایش مییابد)، مالیاتهای تنازلی (عکس روش تصاعدی) و مالیات تعادلی (حد میانگین روشهای تصاعدی و تنازلی است) ممکن است نتایج متفاوتی را در هر کشور داشته باشند و هر نظام مالیاتی ممکن است بازتوزیعکنندهتر از سایر نظامهای مالیاتی به شمار آید.
ضریبجینی ممکن است یک شاخص اندازهگیری نسبی باشد و تفاوتهای مطلق درآمدی را ثبت نکند. این امکان وجود دارد که ضریبجینی یک کشور به علت افزایش نابرابری درآمدی زیاد شود و در همین زمان تعداد افرادی که در فقر مطلق زندگی میکنند، کاهش یابد. علت آن است که شاخص Gini اصل بهبود پارتو را نقض میکند. اصل بهبود پارتو بیان میکند که اگر در یک جامعه مفروض همه درآمدها افزایش پیدا کند، نابرابری درآمدی میتواند افزایش یابد.
ضریبجینی نمیتواند منافع اجتماعی یا دیگر موارد تاثیرگذار در نابرابری بین قشر مرفه و فقیر را ثبت کند. خدمات درمانی و تحصیلات با کمک یارانه و کمک هزینههای اجتماعی برای قشر آسیببپذیر، مواردی هستند که به خانوارها در بهبود وضعیت معیشتیشان کمک میکنند و از نابرابری درآمدی میکاهند.
تغییر در جمعیت و ویژگیهای آن بوسیله شاخصجینی منعکس نمیشود. در کشورهایی که درصد بالایی از جمعیتشان را سالمندان تشکیل میدهند که عمده درآمدشان از حقوق بازنشستگی است یا کشورهایی که تعداد زیادی دانشجو دارند این احتمال میرود که نابرابری درآمدی از نابرابری اندازهگیری شده توسط ضریب Gini، بالاتر باشد.
بدون دیدگاه