یک ضرب‌المثل انگلیسی می‌گوید:

“.Power corrupts and absolute power corrupts absolutely”
“قدرت منجر به فساد می‌شود و قدرت مطلق قطعا منجر به فساد می‌شود.”

قبل از هر چیز بهتر است قدرت را معنی کنیم:

معنی لغوی : (در لغت‌نامه دهخدا)

مترادف قدرت: توان، زور، قوت، قوه، نیرو، استطاعت، تاب، توانایی، طاقت، وسع، زبردستی، مقاومت، نیرومندی، هنگ، یارا، استیلا، اقتدار، تسلط، سلطه، تاثیر، نفوذ، انرژی، عظمت، کبریا.

اما می‌توان قدرت را با یک عبارت هم معنی کرد :

“توانایی تحت تاثیر قرار دادن و شکل‌دادن به رفتار دیگران.”

یا

“محیط‌مان محصولی از ما باشد به جای اینکه ما محصولی از محیط باشیم.”

قدرت یک تجربه‌ی لذت‌بخش به حساب می‌آید و هر فعالیت لذت‌بخش هم پتانسیل این را دارد که اعتیادآور بشود. اعتیاد به این معنی که با مرور زمان، میزان ثابت قدرت، لذت گذشته را به فرد نمی‌دهد و این باعث می‌شود که همیشه به دنبال به دست آوردن قدرت بیشتری باشد.

در کتاب ۱۹۸۴ آمده است: ” هیچ‌کس قدرت را به دست نمی‌آورد که از دست بدهد.”
جورج ارول

تاثیراتی که معمولا قدرت با خودش به همراه می‌آورد:

تخریب همدلی :

قبل از اینکه به این موضوع بپردازیم لازم است که درباره نورون‌های آیینه‌ای کمی صحبت کنیم. حتما برایتان اتفاق افتاده است که وقتی کسی خمیازه می‌کشد، شما هم خمیازه می‌کشید. یا مثلا وقتی یک بچه‌ای می‌خندد شما هم به صورت ناخودآگاه لبخند می‌زنید. یا اینکه وقتی یکی از اعضای خانه، یکی از انگشت‌های پاهایش به پایه‌ا‌ی از مبل می‌خورد و از سر درد صدایی از آن شنیده می‌شود، شما هم چشم‌هایتان را می‌بندید و صدای آخ از شما هم بلند می‌شود.
این مثال‌ها نمونه‌ای از همدلی یا پاسخ خودکار به اقدامات و حالات احساسی انسان‌های دیگر است، که به نوع خاصی از سلول‌های مغزی به نام نورون‌های آیینه‌ای نسبت داده می‌شوند. یعنی این مدل واکنش ما نسبت به این مدل اتفاقات به خاطر فعال شدن نورون‌های آیینه‌ای در مغز ماست.

نورون‌های آیینه‌ای به ما اجازه می‌دهند که بتوانیم با دیگران همدلی و همدردی کنیم و با احساسات دیگران درگیر شویم. پس باید قدر این پدیده‌ی عجیب و مهم رو در مغز بدانیم.
قدرت باعث می‌شود که این نورون‌ها که وظیفه‌‌ی ایجاد احساس همدلی را دارند کمتر فعالیت کنند و به مرور و با قدرت بیشتر غیرفعال بشوند و این به معنی متلاشی شدن احساس همدردی خواهد بود.

افزایش خودشیفتگی و احساس خاص بودن:

وقتی انسان به قدرت می‌رسد، ذهنیت‌ش از علاقه و خواسته‌های دیگران به خواسته‌ها و علائق خودش منتقل می‌شود، که در مرور زمان تبدیل به احساس خودشیفتگی خواهد شد. زمانی که افراد به قدرت می‌رسند احساس خاص بودن در ذهن‌شان به شدت زیاد شده و این حس که در جامعه‌ی اطراف‌شون، انسان ویژه هستند افزایش پیدا می‌کند. با خودشان فکر می‌کنند که دیگران نیازمندشان هستند و افراد توجه خاصی می‌کنند که این حس هم اگر کنترل نشود تبدیل به احساس خودشیفتگی کاذب خواهد شد.

افزایش رفتارهای تکانش‌گرانه

منظور از رفتارهای تکانش‌گرانه، رفتارهایی است که نتیجه‌ی تصمیم‌های عجولانه ا‌ست، به واسطه‌ی اینکه فرد قدرتمند فکر می‌کند، تمام تصمیم‌هایی که می‌گیرد، درست است و نیاز به مشورت با افراد ندارد و این احساس باعث میشه که رفتارهایی ناپخته و نامعقولانه داشته باشد.

افزایش نگاه شی انگاری

شی‌انگاری یعنی به انسان‌ها و جامعه‌ی اطراف به مثابه‌ی اشیایی نگاه کنیم که فقط برای رسیدن به خواسته‌های ما بوجود آمده‌اند. بدون درنظرگرفتن اینکه این افراد حق انتخاب و یا تصمیم‌گیری دارند و از انسان‌ها انسانیت‌زدایی می‌شود. تبدیل کردن انسان‌ها به عدد و ارقام.

“یک مرگ تراژدی و یک میلیون مرگ فقط یک آماره”
این جمله که منسوب به استالین است و نمونه‌ی بارز شی‌انگاری نسبت به انسان‌هاست.

افزایش انگیزش جنسی، سو استفاده و تجاوز جنسی

پژوهش‌ها نشان میدهد افرادی که در مقام قدرت قرار می‌گیرند دچار این احساس می‌شوند که افرادی هوس برانگیز هستند و نگاه جنس مخالف‌ را جذب می‌کنند. نه تنها این حس را در مورد خودشان دارند بلکه فکر می‌کنند که دیگران هم همین حس را نسبت به این افراد دارند و چون زیردستان این افراد مدام مراقب این هستند که فرد قدرتمند به آنها آسیبی نزنند و در سکوت به سر می‌برند، این رفتار این حس را به فرد قدرتمند منتقل می‌کند که تمایل به ارتباط بیشتر دارند. این به معنی است که افرادی که دارای قدرت هستند و یا به قدرت می‌رسند در خطر مبتلاشدن به این آسیب‌ها هستند.

یک سوال مهم، آیا همیشه قدرت منجر به فساد می‌شود؟

اما یک سوال مهم ممکن است در ذهن شکل بگیرد که آیا می‌توان این عبارات را به همه افرادی که قدرت داشته‌اند تعمیم داد؟ مثلا گاندی یا نلسون ماندلا که دارای قدرت در حجم زیادی بودند چرا به این تفکرات دچار نشده‌اند؟

خانم سرینا چن استاد روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا :

قدرت لزوما فساد نمی‌آورد، قدرت لزوما فاسد نمی‌کند بلکه قدرت خود واقعی آدم‌ها را آشکار می‌کند.

پس خیلی مهم است که قبل از اینکه قدرت را در اختیار دیگران قرار بدهیم، بدانیم که این افراد چه ویژگی‌های شخصیتی دارند. خانم سرینا چن و همکارانش طی تحقیقات متوجه شدند که افرادی که “گرایش روابط مبادله ای” دارند هنگامی که قدرت به آنها داده می شود رفتارهای خودخواهانه تری انجام می دهند، در حالی که کسانی که “گرایش روابط جمعی” دارند (نیازهای دیگران را در نظر می گیرند) هنگامی که قدرت به آنها داده شد سخاوت بیشتری نشان دادند .

“هر انسانی می تواند در برابر ناملایمات مقاومت کند. اگر می خواهید شخصیت او را آزمایش کنید، به او قدرت بدهید.”
آبراهام لینکلن

“قدرت بخشی از هر لحظه از زندگی اجتماعی ما است. “ما باید از آن آگاه باشیم. این می تواند ما را به انجام کارهای احمقانه سوق دهد و ما باید سعی کنیم کارهایی را انجام دهیم که آن را به نیروی خیر تبدیل می کند.”
داچر کلتنر محقق و نویسنده کتاب پارادوکس قدرت

اما چطور می‌شود با به قدرت رسیدن، تبدیل به دیکتاتوری خودخواه نشویم؟

  • انتقادپذیر باشیم :
    مطمئن شویم که بستر را برای انتقاد فراهم کردیم و دیگران امکان انتقاد کردن از ما را دارند. دیکتاتورهای بزرگ مثل هیتلر، استالین و … اولین کاری که انجام می‌دادند تعطیل‌کردن سیستم‌های انتقادی بود. هنرمندها، روزنامه‌نگاران و هر کسی که به مدل رفتار آنها انتقادی می‌کرد دستگیر می‌کردند و روزنامه‌ها را می‌بستند.
  • همدلی داشته باشیم :
    فرهنگ محبت و همدلی را در رفتارهای روزانه‌مان قرار بدهیم، مثل انجام فعالیت‌های بشردوستانه یا خیرخواهانه. فعالیت‌هایی که به ظاهر سودی برای خودمان ندارد و دیگران نقش اساسی در آن بازی می‌کنند.
  • بالابردن سواد عاطفی، ارتباطی و هوش هیجانی :
    چیزی که در مدارس و سیستم آموزشی به ما یاد داده نشده. اینکه چطور بتوانیم احساسات خودمان را مدیریت کنیم و در مواجهه به دیگران به چه شکلی احساسات خودمان را بروز دهیم. احساساتی مثل مهربانی، عطوفت، خشم، ناراحتی و … . سواد عاطفی روابط مبتنی بر احساسات را بین مردم خلق می‌کند، همکاری و تعاون را ایجاد و باعث جریان‌سازی احساسات در جامعه می‌شود.
  • به دیگران حس ارزشمندی بدهیم:
    زمانی که به انسان‌ها حس قدرت و تاثیرگذاری می‌دهیم، عملکردشان به طرز شگفت‌انگیزی بهتر می‌شود.

می‌توان با رعایت چند نکته‌ی ساده این حس را به افراد منتقل کنیم :

  • تحسین و تقدیر از افراد
  • گوش بدهیم و توجه کنیم
  • کارسپاری کنیم
  • موجب ارتقا افراد شویم

توصیه می‌کنیم حتما اپیزود دیکتاتورهای بزرگ، مغزهای کوچک از پادکست جورچین با دکتر متین فر رو از لینک زیر گوش بدید:

اپیزود دیکتاتورهای بزرگ، مغزهای کوچک

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *